در جهانی زندگی میکنم که معیار یک دَدی خوب
برمیگردد به اینکه آن دَدی چقدر می تواند میل بی نهایت فرزندش را در عقب نماندن از قافله پول خرج کردن ارضا کند.
اگر توانست دَدی خوبی است اگر نتوانست یعنی (تو برام چیکار کردی؟؟)
من اما معیار های خودم را دارم
مرد خوب من
مردی است که دستانش برای در رفاه ماندن من تاول زده و بعد پینه بسته
مردی است که لباس فاخر نپوشیده تا من بپوشم
مردی است که تحصیلات دانشگاهی ندارد اما حاصل تفکرات اوست که اندیشه های من به بار نشسته اند
واکنون برای خودم دارای هویت فکری خاص خودم هستم
این مرد
مردی است که به من یاد داد مبتکر باشم
مردی است که من آموخت چگونه فکر کنم و چگونه نقد کنم
مردی است که به من اموخت کینه ورزی نکنم، خیر رسان باشم و به دیگران یاری برسانم
یادم می آید زمانی در مدرسه اجازه خروج از مدرسه را بدون حضور والدین نمیدادند او با دبیرم تماس گرفت و گفت دخترم آنقدر اعتماد به نفس دارد که خود را به خانه برساند اجازه دهید خودش بیاید
اولین تجربه ام بود که تنها به خانه برمیگشتم ، به من آموخت روی پای خودت بایستد دختر!
مردی است که حس استقلال و غرور و اعتماد به نفس را در من پروراند و مرا دختری بار آورد که بتوانم قدرتمند به سمت هدفم پیش بروم
مردی است که به من احترام را اموخت
مردی است که به من قانون را فرا داد
و...
بله او پدرم است
او برای من برخلاف خیلی از هم طیف هایم یک منبع مالی نیست
برخلاف خیلی های دیگر شعار این راهم نمیدهم که پدر عشقم است
نه!
او
شعله ای است که از او فروزان شده ام تا جهانی بهتر برای خودم و دیگران بسازم
و میسازم
این رانیز او به من آموخته که شکست پایان تو نیست
پایان یک مرحله از زندگیست
مرحله بعدی در انتظارت است.
جهان میگذرد شاد باش و شاد زندگی کن
مطلب مرتبط و دل نوشته ای از همین مخاطب :
دل نوشتهی من برای مادرم؛ سلام آنا
لینک کوتاه: khalkhalim.com/a1522